اینترنت و شبکه

جک دورسی و ایلان ماسک خواستار حذف کامل قوانین مالکیت فکری هستند

در یک اظهارنظر جنجالی که اخیراً در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است، جک دورسی بنیانگذار توییتر و ایلان ماسک مدیرعامل تسلا و اسپیس‌ایکس، از ایده‌ای رادیکال برای حذف کامل قوانین مالکیت فکری (IP) حمایت کرده‌اند. این دیدگاه که در ابتدا توسط دورسی در توئیتی مطرح شد و سپس مورد تأیید ماسک قرار گرفت، بحث‌های داغی را در میان کارشناسان حقوقی، اقتصاددانان و جامعه فناوری برانگیخته است. هر دو این کارآفرینان برجسته معتقدند که نظام فعلی مالکیت فکری موجب کندی نوآوری شده و به جای حمایت از مخترعان، به ابزاری برای انحصارطلبی شرکت‌های بزرگ تبدیل شده است. در این مقاله، به بررسی دقیق استدلال‌های این دو تکنولوژیست، پیامدهای احتمالی حذف قوانین مالکیت فکری و واکنش‌های جامعه بین‌المللی به این پیشنهاد می‌پردازیم.

ایده‌ای که دورسی و ماسک مطرح کرده‌اند، هرچند در نگاه اول افراطی به نظر می‌رسد، اما در واقع ریشه در مکاتب فکری مختلف دارد. برخی از مکاتب لیبرتارینیسم و آنارکو-کاپیتالیسم همواره با مفهوم مالکیت فکری به عنوان یک ساختار مصنوعی و محدودکننده مخالفت کرده‌اند. از دیدگاه این مکاتب، ایده‌ها ذاتاً غیرقابل تملک هستند و تلاش برای ایجاد حق انحصاری بر آنها، نقض حقوق طبیعی افراد محسوب می‌شود. در سوی دیگر، برخی از اقتصاددانان مکتب اتریشی معتقدند که نظام مالکیت فکری با ایجاد انحصار مصنوعی، کارایی بازار را کاهش داده و در بلندمدت به ضرر مصرف‌کنندگان تمام می‌شود.

دورسی و ماسک در استدلال‌های خود به نمونه‌های تاریخی متعددی اشاره کرده‌اند که نشان می‌دهد چگونه نظام مالکیت فکری می‌تواند مانع پیشرفت فناوری شود. به عنوان مثال، جنگ‌های حقوقی طولانی مدت در صنعت داروسازی که منجر به افزایش قیمت داروهای حیاتی شده است، یا دعواهای حقوقی بین شرکت‌های فناوری بر سر حق اختراعات جزئی که به جای تشویق نوآوری، منابع ارزشمند را به سمت دادگاه‌ها هدایت کرده‌اند. این دو تکنولوژیست استدلال می‌کنند که در غیاب قوانین مالکیت فکری، رقابت واقعی بین شرکت‌ها بر سر کیفیت و کارایی محصولات شکل خواهد گرفت، نه بر سر انباشت حق اختراعات و ایجاد موانع قانونی برای رقبا.

حذف نظام مالکیت فکری می‌تواند تأثیرات عمیقی بر ساختار اقتصاد جهانی داشته باشد. از یک سو، این اقدام ممکن است به کاهش قابل توجه قیمت بسیاری از کالاها و خدمات منجر شود، چرا که شرکت‌ها دیگر نیازی به پرداخت هزینه‌های گزاف برای حق امتیاز فناوری‌های مختلف نخواهند داشت. در صنایعی مانند داروسازی، نرم‌افزار و فناوری‌های پیشرفته، این امر می‌تواند دسترسی عمومی به محصولات را به میزان قابل توجهی افزایش دهد. همچنین، حذف موانع حقوقی می‌تواند سرعت توسعه و بهبود فناوری‌ها را به شدت افزایش دهد، چرا که مهندسان و دانشمندان در سراسر جهان آزادانه خواهند توانست بر پایه دستاوردهای یکدیگر کار کنند.

با این حال، منتقدان این ایده هشدار می‌دهند که حذف مالکیت فکری می‌تواند انگیزه‌های مالی برای تحقیق و توسعه را به شدت کاهش دهد. بدون تضمین بازگشت سرمایه از طریق حق انحصاری، بسیاری از شرکت‌ها ممکن است تمایل کمتری برای سرمایه‌گذاری کلان در پروژه‌های تحقیقاتی بلندمدت داشته باشند. این مسئله به ویژه در صنایعی مانند داروسازی که هزینه توسعه یک داروی جدید به میلیاردها دلار می‌رسد، می‌تواند آثار مخربی داشته باشد. برخی از اقتصاددانان پیشنهاد می‌کنند که به جای حذف کامل نظام مالکیت فکری، این نظام نیاز به اصلاحات اساسی دارد تا هم از حقوق مخترعان حمایت کند و هم مانع سوءاستفاده از این حقوق برای ایجاد انحصار نشود.

پیشنهاد دورسی و ماسک با واکنش‌های متفاوتی از سوی جامعه بین‌المللی روبرو شده است. در حالی که برخی از فعالان حوزه فناوری و حامیان دسترسی آزاد به اطلاعات از این ایده استقبال کرده‌اند، بسیاری از نهادهای قانونی و اقتصادی آن را غیرعملی و خطرناک توصیف کرده‌اند. سازمان جهانی مالکیت فکری (WIPO) در بیانیه‌ای هشدار داده است که حذف نظام مالکیت فکری می‌تواند به بی‌نظمی گسترده در بازارهای جهانی و کاهش شدید سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه منجر شود. از سوی دیگر، برخی از دانشگاهیان و کارشناسان حقوقی پیشنهاد کرده‌اند که به جای حذف کامل این نظام، می‌توان سیستم‌های جایگزینی مانند مجوزهای اجباری یا مالکیت جمعی را توسعه داد که هم از حقوق مخترعان حمایت کند و هم مانع ایجاد انحصار شود.

در این میان، برخی از شرکت‌های فناوری نیز راهکارهای عملی‌تری را در پیش گرفته‌اند. برای مثال، جنبش متن‌باز در صنعت نرم‌افزار نشان داده است که چگونه می‌توان بدون اتکا به نظام سنتی مالکیت فکری، به نوآوری و رشد اقتصادی دست یافت. برخی از شرکت‌ها نیز از مدل‌های کسب‌وکار جدیدی استفاده می‌کنند که در آن‌ها ارزش اصلی نه از طریق انحصار بر فناوری، بلکه از طریق ارائه خدمات جانبی به دست می‌آید. این تجربیات می‌تواند الگویی برای اصلاح نظام مالکیت فکری باشد، بدون آنکه نیاز به حذف کامل آن احساس شود.

برای کسب اطلاعات و اخبار روز با ما در بیسلند همراه باشید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا